ازدواج به سبك اجباري15

۱۰۵ بازديد

مگه نه اينكه زندگيمو بهم ريخت و منو به اين ازدواج مجبور كرد؟؟؟؟؟!!!!! سارا با خودت رو راست باش اگه اين ازدواج اجباري نبود الان تو عاشق نبودي ، با خيلي از موارد آشنا نمي شدي ، خيلي چيزا رو تجربه نمي كردي... يه دستي اشكمو گرفت و نزاشت پايين بياد برگشتم سمتش ، توي چشماش نگاه كردم و آروم گفتم : از جاش بلند شد و دستشو به سمتم دراز كرد ، با حالت سوالي نگاش كردم كه گفت: نفهميدم چي پوشيدم و چجوري اون راهو با ماشين طي كرديم فقط وقتي به خودم اومدم كه داشتم با سرعت پله هاي بزرگ خونه با شكوه و بزرگ خانم بزرگ رو دو تا يكي مي كردم تا زودتر به اتاقش برسم... اروم به سمتش رفتم هنوزم باورش برام سخت بود اين همون خانم بزرگ باشه...


__________________________________________________

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد