پنجشنبه ۲۴ مهر ۹۳ ۱۵:۱۶ ۴۲۷ بازديد
من هليا....ملقب به هكر قلب...
و تو پسري مرموز....ملقب به هكر ماشين...
من دختري كه نه عاشق بوده و نه سعي به معشوق شدن داشته...
داستان من و تو داستان دو آدمي است پر غرور...
باخت از آن من نيست.....
عشق من تو را به زانو در خواهد آورد...
ياد من قدم هايت را سست ميكند....
و نگاه من دين و ايمانت را به آتش ميكشد و تو در خاكستر چشمان من خواهي سوخت....
اين من نيستم كه غرورم را شكسته و اعتراف ميكند....
رمز قلبت در دستان من است....
پس زانو بزن...
و در آخر....
من دختري كه عاشق نميشوم....ولي وقتي در هاي قلبم براي تو باز شد تو را هم ديوانه ي خودم ميكنم......
آدرس تاپيك رمان در سايت نودوهشتيا...به حمايتتون نياز دارم...عضو بشيد...تشكر و امتياز و نقد فراموش نشه
http://www.forum.98ia.com/t897297.html